زمان مطالعه 13 دقیقه
این مقاله به شما کمک می کند روش های موفقیت در تحصیل و زندگی را به ساده ترین شکل بیاموزید، متوجه تغییرات
شگرف در روحیه و حافظه ی خود شوید و کامیابی در زندگی و تحصیل را به آغوش بکشید.
چه کسانی باید این مقاله را بخوانند؟
افرادی که می خواهند نیروی درونی فوق العاده ی خود را به کار بیاندازند.
دانش آموزانی که از پیشرفت درسی شان رضایت ندارند.
آن هایی که در پی یادگیری راه های موفقیت هستند.
ما معمولا هنگام مواجه شدن با یک کار مهم با اعتماد به نفس عمل می کنیم و این شجاعت ناشی از تغییر فکر و جذب افکار مثبت خواهد بود.
استعدادهای مان تحت تاثیر تغییر نگرش شکوفا می شوند و هدف زندگی مان را خواهیم شناخت. از شر تلقین منفی خلاص شده و مانند نوابغ و دانشمندان از حافظه به نحو مطلوب استفاده خواهیم کرد.
در این مقاله همچنین خواهید آموخت:
چگونه انرژی ها و نیروهای بالقوه ی درونی را فعال کنیم؟
به خود اطمینان داشته باشیم و گوش به تلقین های منفی ندهیم.
با اعتماد به نفس نیروی حافظه را چند برابر کنیم.
چگونه کنترل ضمیر ناخودآگاه خود را به دست بگیریم؟
با تلقین و تصور عملکرد را آسان کنیم.
رویاهایمان را به عمل درآوریم.

فصل اول
نقش افکار بر سرنوشت
افکار نقش مهمی در تعیین چگونگی زندگی ما دارند. افکار ما سازنده ی تمام اعمال، رفتار، استعداد و شخصیت ما هستند.
در فکر، کششی وجود دارد که قوه ی عمل گرای انسان را تحریک و او را وادار به عمل می کند. پس لازم است در تفکر از وهم و خیال دور شده و به حقیقت روی آورد.
وقتی در مورد موضوعی مثبت می اندیشیم ضمیر ناخودآگاه ما آن موضوع را جذب و مطابق آن، رفتارهای ما را کنترل می کند.
اگر در مقابل کارهای مهم وحشت زده شده و خود را ببازیم نشان می دهد که دچار تفکرات منفی هستیم.
درون ما انرژی ها و نیروهای خفته و بالقوه ی بسیاری وجود دارد که فقط با داشتن افکار مثبت به وقوع خواهند پیوست.
با افکار مثبت، انرژی و نیروهای درونی ما در زمان های لازم آزاد شده و ما را تا مقصد همراهی خواهد کرد. پس تمام رفتار آدمی وابسته به نوع تفکر اوست و علت تفاوت شخصیت ها در افراد مختلف چیزی جز این نیست.
می توان با کمی تلاش به تفکر مثبت عادت کرد. فکر ما این قدرت را دارد، پس از همین حالا جملات و مفاهیمی از قبیل نمی توانم، قادر نیستم، مشکل است، می ترسم شکست بخورم، شدنی نیست و امثال این افکار را از صفحه ی ذهنتان خط بزنید و در عوض کامیابی را به آغوش بکشید.

فصل دوم
به سوی اعتماد به نفس
بهتر است هدف زندگی خود را مشخص کنید تا در راستای آن فکر و حرکت کنید. اگر خود را فرد ترسویی بدانید واقعا ترسو خواهید بود. شجاع فکر کنید و شجاع رفتار کنید تا واقعیت های مثبت و بازتاب آن در زندگی تان رخ نشان دهد.
کلمات منفی را به خود تلقین نکنید. عدم اعتماد به نفس و نا امیدی، نابودگر است. امید به موفقیت مانند آبی که به گیاهان تشنه برسد، رشد و قد کشیدن را در پی خواهد داشت.
روانشناسان ثابت کرده اند که انسان ها از لحاظ حافظه خیلی متفاوت نیستند. پس برای مثال افراد درس خوان حافظه ای یکسان با ما دارند اما آن را تقویت کرده اند.
همه ی ما می توانیم این اصل را باور کنیم. تنها لازم است از راکد نگه داشتن حافظه خودداری کرد و با روشن کردن موتور اعتماد به نفس، قدرت و توانایی تمرکز و فکر را به کار بیاندازیم.
بیشتر افرادی که از ضعف حافظه شکایت دارند در اصل آن را به خود تلقین کرده اند یا گوش به تلقین منفی اطرافیان در مورد خود سپرده اند. به خود اطمینان داشته باشید و گوش بر هر آنچه که حکم تلقین منفی دارد ببندید.
بسیاری از ما خواهان تمرکز و موفقیت هستیم اما خود را شایسته ی آن نمی دانیم. این در حالی است که همه ی ما با یک سطح از شایستگی متولد شده ایم. پس از آن همه چیز به خودباوری بستگی دارد.
هیچ وقت نگویید این درس برایم سخت است یا نمی توانم آن را خوب یاد بگیرم. مرتب به خود القا کنید که یادگیری برایتان آسان است. اعتماد به حافظه نیروی حافظه را چند برابر می کند. به این باور برسید که هر مطلبی را به آسانی بخاطر خواهید سپرد. آنوقت مانند نوابغ و دانشمندان بزرگ از قدرت فکر خود به نحو مطلوب استفاده خواهید کرد.
Self Confidence

فصل سوم
نفوذ در ضمیر ناخودآگاه
انسان دارای یک ضمیر خودآگاه و یک ضمیر ناخودآگاه می باشد. ضمیر خودآگاه همان شعور ظاهری است که حرکات و اعمال
ما را کنترل می کند. ضمیر ناخودآگاه شعور باطن نام دارد و کنترل کننده ی شعور ظاهر است. این ضمیر قدرتی فوق العاده
دارد که قادر به اثر گذاری بر اراده و تصمیمات شخصی افراد خواهد بود.
اگر انسانی موفق به نفوذ در ضمیر ناخودآگاه شده و تغییرات را در آن به وجود آورد و به عبارتی آن را تنظیم کند، می تواند به
راحتی در مسیر دلخواه خویش حرکت نموده و موفق گردد.
اما چگونه می توان در ضمیر ناخودآگاه نفوذ کرد؟
بزرگ ترین عاملی که این ضمیر را تحت تاثیر قرار خواهد داد، فکر و تصور است و پس از این دو، عمل مداوم.
فکر و عملکرد مداوم ضمیر ناخودآگاه را تغییر خواهد داد و عادت های انسانی را تغییر داده و عادت های جدید را جایگزین خواهد کرد، که ناخودآگاه منجر به قدم گذاشتن انسان در مسیری دیگر خواهد شد. چه مثبت و چه منفی، که البته این مسیر می تواند همان مسیر دلخواه باشد.
ضمیر ناخودآگاه، تفکر و تصور انسان را در خود ثبت و ضبط کرده و منعکس می نماید. به وجود آمدن عادت در انسان بستگی به کیفیت و کمیت تفکرات و اعمال مربوط به آن دارد. البته که تاثیر تفکر بیشتر از عمل است. هر دو مکمل به وجود آمدن عادت یا اثر در ضمیر ناخودآگاه هستند.
انسان با تفکر و تلقین می تواند به راحتی در عمق وجود خود نفوذ کرده و دست به تغییرات بزند. تلقین در صورتی موثر است که تصور و باور را با خود به همراه بیاورد.
ضمیر ناخودآگاه نمی تواند یک تجربه ی واقعی را از غیر واقعی تشخیص دهد و هر چه را که از تفکر، تصور و تلقین انسان به دست بیاورد باور می کند.
بهترین زمان برای تحت تاثیر قرار دادن ضمیر ناخودآگاه حالت استراحت و تعمق فکری کامل است.
Thoughts

فصل چهارم
تلقین، واقعیتی ملموس
تلقین از عوامل مهم در تغییر رفتار و شخصیت انسان است. همه ی انسان ها به نحوی تحت تاثیر تلقین قرار دارند و این تلقین یا از طرف خودشان است یا دیگران. اما اکثر افراد از تاثیر و کیفیت تلقین آگاه نیستند. به واقع تلقین به معنای همان افکار مثبت و منفی انسان است و در صورتی که مورد قبول ذهن قرار بگیرد اثر خود را بر آن باقی خواهد گذاشت.
از کامل ترین تعاریف در خصوص تلقین تعریف «برنهایم» دانشمند و روانشناس معروف است که می گوید: هر فکری که به ذهن اثر کرده و مورد قبول واقع شود، تلقین است.
انسان خود را شبیه به هر دسته ای بنماید و خصوصیات آن ها را به خود تلقین کند به زودی شبیه آن ها خواهد شد. با تلقین منفی، شما بسیاری از نقاط قوت را از بین برده و نقاط ضعف را جایگزین می کنید. حتی به واسطه ی تلقین می توان بیماری یا سلامت را در خود و دیگران از بین برد یا به وجود آورد.
کافی است به فردی بیمار بگوییم که رنگ و رویش بهتر یا زرد تر شده و نتیجه ی آن را ببینیم. بنا به نظر دانشمندان نیمی از بیماری ها بر اثر تلقین به وجود آمده یا تشدید می شود.
تلقین در حالت خلسه به این معنا است که انسان زمان به خواب رفتن و بیدار شدن، 5 الی 15 دقیقه در حالت خلسه است و این زمان بهترین زمان برای اثر گذاری تلقین و وارد کردن آن به ضمیر ناخودآگاه است.
پس کلماتی که در حالت تلقین به کار می روند باید مثبت باشند. همچنین لازم است واقعا آن ها را باور کنیم. هر چه در باور تلقین تلاش کنید همان اندازه به حقیقت تبدیل خواهد شد.
فصل پنجم
افزایش اثر تلقین
در وجود انسان ضعف هایی نهفته، که ممکن است ریشه در کودکی داشته باشد. باید آن ها را بخاطر آورد و شناسایی کرد و درصدد رفع آن کوشید. این حالت باعث افزایش شور و اشتیاق و اثر عمیق و سریع تلقین در ضمیرناخودآگاه خواهد شد.
پس مشتاق باشید، نه کسل و بیحال!
جمله ی تلقینی شما باید به گونه ای باشد که خود را در آن حال تصور کنید، چرا که اثر تصور بر ضمیر ناخودآگاه ده ها بار بیشتر است. خود را در حال مطالعه ببینید درحالی که با تمرکز کامل مشغول درس خواندن هستید و به هیچ چیز جز آن توجه ندارید.
یکی از دانشمندان فرانسوی به نام «امیل کوعه» موسس اولین کلینیک تلقین به نفس، ابتدا یک دارو فروش بود. روزی یک ماجرای ساده او را به طرف کشفی بزرگ هدایت کرد.
پسرش دیر از خواب بیدار شد و کوعه او را سرزنش نمود، پس از آن متوجه شد که چهره ی پسرک تا عصر همان روز غمگین ماند. این اتفاق بار دیگر تکرار شد و نتیجه ای مشابه داشت. کوعه به این فکر افتاد که چرا اثر ملامت های صبح تا شب باقی می ماند؟
وی پی برد که انسان به محض بیداری در حالت خلسه است و ضمیر ناخودآگاه در آن لحظات آماده ی جذب تلقین ها می باشد.
او پس از سال ها مطالعه و تحقیق به این نتایج رسید.
- ضمیر ناخودآگاه قوه ای توانا و مهم است و گاه بر اراده غلبه دارد.
- ضمیر ناخودآگاه نفوذ خود را به وسیله ی خیال اعمال می کند.
- می توان ضمیر ناخودآگاه را تربیت کرد.
- وسیله ی تربیت ضمیر ناخودآگاه تلقین است.
- بهترین زمان اجرای تلقین ها شب قبل از خواب و صبح بعد از بیداری است.
- تلقین در یک یا دو روز اثر نمی کند و به مداومت احتیاج دارد.
او بیماران را وادار می کرد هر شب قبل از خواب و صبح هنگام بیداری عباراتی را بیست بار با صدای آرام به خود تلقین کنند.
هر سال حدود 15 هزار بیمار به واسطه ی دستورات وی از امراض نجات یافتند.
فصل ششم
قدرت تصور
آیا کسی هست که نتواند در رویاها و تصوراتش خود را آن گونه که می خواهد ببیند؟
حتی مایوس ترین و ناموفق ترین افراد نیز می توانند به راحتی در رویا و خیال فرو بروند، چون هر انسانی از قدرت تصور بهره مند است. اگر بر انجام تمرین های تصویری مداومت شود، نتایج عالی و شگفت انگیز خواهد بود. اما لازم است که تصور و عملکرد را با هم توام کنیم، چون مکمل یکدیگر هستند.
همه ی مردان و زنان بزرگ رویاهای خود را به عمل درآورده اند. یکی از دانشمندان و روانشناسان به نام «دکتر ریچارد» در مورد
قدرت تصور می نویسد:
قدرت تصور بسیار قوی تر از قدرت اراده است و اگر تضادی رخ دهد، قدرت تصور برنده خواهد شد.
مثلا تصمیم به کاهش وزن با تصور غذاهای چرب و پرکالری ممکن نیست و نتیجه ای جز افزایش وزن در آینده ندارد.
لازم است ابتدا قدرت تصور که برتر از نیروی اراده است را تقویت کرد. پس، برای ایجاد هر گونه تغییر باید نقشه ای در ذهن داشته باشید و خودی را که متصور می شوید در همان مسیر تجهیز و تحریک کنید، حتی اگر در آن مسیر تظاهر کنید به تدریج این الگوهای رفتاری در ضمیر ناخودآگاه شما مستقر می شود و پس از مدتی به همان صورتی در می آیید که به آن تظاهر کرده اید.
تصمیم گیری و در پی آن تجسم، قدم های بسیار کارساز و مفید در جهت تغییر دادن شما است. تفکر و روحیات خود را به طور کامل بررسی کنید و افکار منفی خود را بیابید. ریشه را که پیدا کردید، موارد منفی را به مثبت تبدیل کرده و مسیر را در جهت هدف ادامه دهید.
کمی تلاش لازم است. این روحیه ی شماست که مسیر را سخت یا آسان می کند و باید به آن بپردازید. اگر فکر کنید درسی آسان است، خواهید دید که آن درس آسان است. پس این نکته ی مهم را هرگز فراموش نکنید که سختی و سهولت از طرز فکر شما ساخته شده و خودتان را احاطه می کند.
ضعف و ناتوانی از خود نشان ندهید، بلکه در تمام طول راه به موفقیت فکر کنید. آن ها که به خوشبختی نرسیده اند آن را خارج از اعمال و قدرت خود جست و جو کرده اند.